حقایق غافلگیرکننده و تاریک در مورد استیو جابز و اپل

 

معرفی آیفون
حدود یک دهه‌ی پیش در سان‌فرانسیسکو، استیو جابز اولین آیفون را معرفی کرد که از این اقدام به‌عنوان لحظه‌ی مرگ کامپیوترهای شخصی و تولد گوشی‌های هوشمند با قابلیت سلفی (گرفتن سلفی و ساخت تجهیزاتی برای این کار، پدیده‌ی جدیدی نیست و حداقل ۱۰۰ سال قدمت دارد) یاد می‌شود. تبلور ایده‌های جابز و نوآوری‌هایش در اولین آیفون و اهداف آن که به خلق صنایع چندمنظوره و ترکیبی بسیار جذاب از فناوری‌های ارتباطی، صنعت موسیقی و بازی‌های ویدئویی منجر شد، او را به یکی از چهره‌های بسیار محبوب و شاید بی‌رقیب در اذهان عمومی تبدیل کرده است. ولی همانند سایر نوابغ پیشرو و رهبران بزرگ تاریخ، استیو جابز و شرکت او نیز بی‌نقص و کامل مطلق نیستند.

استیو جایز مخالف اهدای کمک‌های مالی به موسسه‌های خیریه بود

استیو جابز و بیل گیتز
استیو جابز در یک دوره از زندگی‌اش به افکار نوع‌دوستانه روی آورد. او بعد از ترک اپل در سال ۱۹۸۶ موسسه خیریه‌ای به نام استیو پی جابز تأسیس کرد که فعالیت آن فقط یک سال به طول انجامید. او بعد از بازگشت به اپل در سال ۱۹۹۷ بلافاصله تمام فعالیت‌های خیریه‌ی اپل را متوقف کرد و با وجود سودآوری غیرقابل‌باور شرکت، هیچ‌وقت برای احیای مجدد آن‌ها اقدامی نکرد.
مارک ورمیلیون، رییس موسسه‌ی خیریه‌ی جابز در یک مصاحبه می‌گوید:

او (جابز) مشخصا وقت کافی برای حمایت از اقدامات خیریه نداشت. مطمئن نیستم، شاید این مسئله از ناتوانی من در ایجاد انگیزه در او برای این کار ناشی می‌شد ... من نمی‌توانم از استیو انتقاد کنم.

به گفته‌ی یکی دیگر از نزدیکان استیو جایز که به‌صورت ناشناس با روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز مصاحبه کرده بود، جابز همزمان با افزایش ثروت و از دست دادن سلامتی، ترجیح می‌داد به‌جای تمرکز بر روی کارهای خیریه، انرژی باقی‌مانده‌ی خود را برای رشد و توسعه‌ی هر چه بیشتر اپل صرف کند.
بسیاری از میلیاردرهای آمریکایی به‌جز چند مورد استثنا، به اشکال مختلف دستی در فعالیت‌های خیریه دارند. با در نظر گرفتن ثروت هنگفت استیو جابز، نبود هر نوع مدرکی برای اثبات کمک‌های خیریه‌، شگفت‌انگیز است.

کارکنان اپل دوره‌ای از ترس و ناامنی شغلی را تجربه کرده‌اند

کارکنان اپل
در دوران ریاست استیو جابز، اپل یک گروه ضربت به نام گروه جهانی وفاداری (Worldwide Loyalty Team) تشکیل داد که بعضی از کارکنان از آن به‌عنوان گشتاپوی اپل یاد می‌کنند. وظیفه‌ی این گروه ضربت، جاسوسی در بخش‌های مدیریتی اصلی و فروشگاه‌های اپل بود و همه‌ی اطلاعات به دست آمده، مستقیما به دست شخص مدیرعامل می‌رسید. یکی از کارکنان اپل در مصاحبه‌ای با گیزمودو، عملکرد گروه ضربت را به شرح زیر بازگو می‌کند:

مدیران اپل از جزییات فعالیت این گروه خبر نداشتند. وقتی اپل به وجود منبعی داخلی برای لو رفتن اطلاعات محرمانه در هرکدام از بخش‌ها مشکوک می‌شد، گروه ضربت دیر یا زود بدون هماهنگی، در هر ساعتی از روز و به‌خصوص صبح وارد آن بخش می‌شدند. آن‌ها مستقیما به سراغ ارشدترین مدیر ساختمان رفته و از او می‌خواستند که عملیات جستجو را هماهنگ کند. بعد از آن برای یافتن ردپایی از محل لو رفتن اطلاعات، تمام گوشی‌های کارکنان را مصادره می‌کردند.

اپل برای ساکت نگه‌داشتن مطبوعات از ارعاب و تهدید استفاده می‌کند

نیک سیارلی
در زمان ریاست استیو جابز، گروه حقوقی اپل به‌عنوان عامل ترساندن و تهدید روزنامه‌نگارها شناخته می‌شد. به‌عنوان نمونه، در سال ۲۰۰۵ وقتی یک وبلاگ نویس ۱۹ ساله به نام نیک سیارلی پیش از معرفی رسمی مک مینی، از وجود آن خبر داد ، اپل از او شکایت کرد. سیارلی در وبلاگش به نام Think Secrets به‌صورت مداوم شایعاتی در مورد محصولات آتی این شرکت منتشر می‌کرد که بعضی‌اوقات این شایعات صحت نداشتند. اپل در دادخواست مدنی خود مدعی شد که نادرست بودن بعضی از اخبار سیارلی، افراد مطلع را ترغیب و وادار می‌کند که با نقض موافقت‌نامه‌هایشان با اپل، اسرار تجاری این شرکت را فاش کنند.
این کشمکش قانونی تنها موقعی به اتمام رسید که سیارلی قبول کرد وبلاگ خود را به‌صورت دائمی تعطیل کند. مورد دیگر، انتشار ویدئویی از نمونه‌ی آزمایشی آیفون ۴ در وب‌سایت گیزمودو بود که باعث شد اپل به مراجع قانونی شکایت کند. این اقدام نهایتا به یورش پلیس به خانه‌ی جیسون چن، ویراستار گیزمودو منتهی شد.

اپل از تقلید عملیات پلیسی برای رسیدن به اهدافش خودداری نمی‌کند

تقلید عملیات پلیسی
در سال ۲۰۱۱ اپل به اقدامی دست زد که شاید بتوان آن را بارزترین نمونه از عملیات شبه پلیسی این شرکت دانست. به گزارش CNET، بعد از گم‌شدن نمونه‌ی آزمایشی آیفون، کارکنان امنیتی اپل به اداره‌ی پلیس سان‌فرانسیسکو مراجعه کردند و از گم‌شدن وسیله‌ای بسیار باارزش و ردیابی موقعیت آن در یک خانه به کمک جی‌پی‌اس خبر دادند.
سرجیو کالدرون ۲۲ ساله که ساکن خانه‌ی مذکور بود، ادعا کرد اپل کارکنان امنیتی خود را به همراه مأموران لباس شخصی پلیس به خانه‌اش فرستاده است و آن‌ها از او در مورد زمانی که آیفون گم ‌شده، پرس‌وجو کرده‌اند. دیوید مونرو، وکیل کالدرون در مصاحبه‌ای با CNET عنوان کرد که افراد مذکور با ارائه‌ی سریع نشان‌های خود (مشابه مأموران پلیس)، کالدرون را تهدید کردند که اگر به آن‌ها اجازه‌ی جستجوی خانه را ندهد، بعدا با مجوز رسمی باز‌رسی برمی‌گردند. کالدرون با این درخواست موافقت کرد و حتی به آن‌ها اجازه دسترسی به کامپیوتر شخصی‌اش را داد چراکه هنوز متوجه نشده بود مأموران لباس شخصی پلیس ُ درواقع کارکنان امنیتی اپل هستند!

طبق ادعای اثبات نشده‌ی کالدرون، کارکنان اپل برای تهدید کردن خانواده‌اش از او سؤالاتی در مورد وضعیت شهروندی آن‌ها پرسیده‌اند. کالدورن که خود شهروند آمریکایی است، می‌گوید:

یکی از مأموران پلیس از من پرسید که آیا همه‌ی ساکنان این خانه شهروند آمریکا هستند؟ آن‌ها می‌گفتند که ما همگی با دردسر و مشکل روبرو خواهیم شد. آن‌ها که گوشی مفقودشده را در خانه پیدا نکرده بودند، هنگام خروج سعی داشتند با دادن پول من را تطمیع کنند. بعد از یک مکالمه‌ی ساختگی با صاحب گوشی، به من گفتند که او قصد شکایت ندارد و آن‌ها فقط می‌خواهند گوشی را پس بگیرند. در مقابل حاضرند ۳۰۰ دلار به من پاداش بدهند.

اپل سابقه‌ی زیادی در استفاده غیرمجاز از کارگران زیر سن قانونی دارد

فاکس کان
گزارشی که در سال ۲۰۱۰ در مورد کارخانه‌های اپل در چین منتشر شد، فاش کرد که این شرکت مداوما نیروی کار زیر سن قانونی (۱۶ سال) به خدمت می‌گیرد. در آن سال نرخ نقض حقوق کارگران توسط اپل شامل اقداماتی نظیر استخدام اجباری یا استفاده از کارگران زیر سن قانونی، رشد چشمگیری نسبت به سال ۲۰۰۹ داشت. سال بعد روال استفاده از کودکان کارگر توسط اپل شکل ناخوشایندتری به خود گرفت. کارگران این شرکت در کشورهای خاور دور، مجبور به گذراندن ساعات کاری طاقت‌فرسا و گاهی حتی شیفت‌های ۳۴ ساعته بودند و کارخانه‌های اپل برای تأمین تقاضای روبه رشد جهانی برای محصولات این شرکت، به‌صورت ۲۴ ساعته در ۷ روز هفته فعالیت می‌کردند. اپل متوجه شده بود که با استفاده از کودکان کارگر، کارخانه‌ها نسبت به سال ۲۰۰۹ نیاز کمتری به رعایت استانداردهای بهداشتی و امنیتی دارند و نارضایتی کمتری در مورد افزایش ساعت کار نشان می‌دهند.

در سال ۲۰۱۰ استیو جابز در مصاحبه‌ای با رویترز در مورد فاکس‌کان (یکی از بدنام‌ترین کارخانه‌ها در زمینه‌ی استفاده از کودکان که مونتاژ بخشی از محصولات اپل را به عهده دارد‌ و در سال ۲۰۱۰، ۱۴ مورد اقدام به خودکشی و ۱۰ مورد مرگ کودکان کارگر در این کارخانه‌ی تایوانی گزارش شده است)، استفاده از کودکان در آن را تکذیب کرد و گفت: «فاکس‌کان سویت شاپ (کارخانه‌ای که از کارگران خردسال استفاده می‌کند) نیست.» او ضمن ابراز تأسف از حوادث تلخ در این کارخانهُ اضافه کرد: «کارگران فاکس‌کان، رستوران و استخر دارند ... به‌عنوان یک محل کار، این کارخانه جای بسیار خوبی است.»

کارکنان اپل غالبا مورد هتاکی و خشونت گفتاری قرار می‌گرفتند

خشونت گفتاری جابز
از استیو جابز به‌عنوان ریسی ستمگر یاد می‌شود. در سال ۲۰۰۸ و مدت کوتاهی بعد از معرفی ناامیدکننده‌ی MobileMe (یک سرویس ایمیل که قرار بود ویژگی‌های همگام‌سازی بی‌نظیری مانند سرویس بلک‌بری فراهم کند)، استیو جابز به مدت نیم ساعت تیم مسئول پروژه را در انظار عمومی تحقیر کرد. بخشی از صحبت‌های او به شرح زیر است:

کسی می‌تواند به من بگوید که MobileMe قرار است چه قابلیتی داشته باشد؟ ... (بعد از گرفتن پاسخی مناسب) ... پس به چه دلیل مزخرفی این کار را انجام نمی‌دهد؟
شما اعتبار اپل را لکه‌دار کرده‌اید. باید از یکدیگر به خاطر ناامید کردن بقیه‌ی تیم متنفر باشید.

به گزارش Fortune، جابز بلافاصله بعدازاین صحبت‌ها رئیس تیم را با فرد دیگری جایگزین کرد.

 استیو جابز ممکن بود کارکنانش را بدون اخطار قبلی اخراج کند

سخنرانی استیو جابز
وقتی جابز رئیس هیئت‌مدیره‌ی پیکسار بود، توقف سوددهی در سه زمینه‌ی اصلی فعالیت آن یعنی سخت‌افزار، نرم‌افزار و انیمیشن، او را به تغییر و تحول زیر بنایی در پیکسار وادار کرد. جابز اصرار داشت که کارکنان نامطلوب بدون اخطار قبلی و دریافت مزایای پایان کار اخراج شوند. در مقابل، پاملا کروین، نایب‌رئیس و مدیرکل وقت پیکسار برای دادن اخطاریه‌ی دوهفته‌ای (مطابق قانون کار ایالات‌متحده) قبل از اخراج کارکنان پافشاری می‌کرد که این مسئله باعث عصبانیت جابز شد و او گفت: «بسیار خب، اما اخطاریه با تاریخ دو هفته قبل از ابلاغ صادر خواهد شد.»

استیو جابز از دادن گزینه‌ی انتخاب سهام اپل به یکی از اولین کارکنان آن خودداری کرد

دنیل کوتکی
دنیل کوتکی، دوازدهمین کارمند رسمی اپل و دوست نزدیک استیو جابز، هیچ‌وقت پیشنهادی برای داشتن سهام در این شرکت دریافت نکرد. کوتکی در مصاحبه‌ای با دایس می‌گوید:

واگذاری عمومی سهام اپل در تابستان ۱۹۸۰ اتفاق افتاد و من هیچ‌وقت گزینه‌ی گرفتن سهام نداشتم. هیچ‌کس در این مورد با من صحبت نکرد. من می‌خواستم در این مورد با استیو صحبت کنم ولی او چند بار من را ساعت‌ها در بیرون دفترش منتظر گذاشت. او برخورد سردی داشت. می‌دانید او چگونه است. در تمام مدت و تا وقتی‌که من آنجا را ترک می‌کردم، بی‌وقفه با تلفن صحبت می‌کرد زیرا نمی‌خواست با من صحبت کند.

مدیر اجرایی وقت اپل، راد هال در مورد ندادن گزینه‌ی داشتن سهام به کوتکی در مقابل جابز ایستادگی کرد و گفت: «هرچقدر سهام به کوتکی بدهی، من هم همان‌قدر به او کمک می‌کنم.» گفته می‌شود که جابز در پاسخ می‌گوید: «بسیار خب، من به او «صفر» سهام خواهم داد
بعدازاین اقدام جابز، استیو وازنیاک از دارایی‌های خودش سهامی به ارزش ۱۰ میلیون دلار به کوتکی واگذار کرد.

اپل، اپ استور را بر اساس گرایش‌های خود کنترل می‌کند

اپ استور
از سال ۲۰۱۲ به بعد، بیش از ۵۰ درصد از خانواده‌های آمریکایی از آی‌پد، آیفون یا کامپیوترهای مک استفاده می‌کنند که این حقیقت اپل را به محبوب‌ترین پلتفرم برای دسترسی به رسانه و نرم‌افزار در آمریکا تبدیل کرده است. این شرکت به شکل نگران‌کننده‌ای از قدرت حاصل از بی‌رقیب بودن اپ استور استفاده می‌کند تا اپلیکیشن‌های ارائه‌شده در آن را بر اساس گرایش‌های سیاسی و اجتماعی خود کنترل یا در حقیقت سانسور کند. در زمان مدیریت استیو جابز اپلیکیشن‌هایی که متعلق به اقلیت‌های اجتماعی خاص یا نامزدهای انتخاباتی کنگره وابسته به جناح مشخصی بودند، در اپ استور عرضه نمی‌شدند. حتی استیو جابز بارها برای خرید کسب‌وکار تولیدکننده‌های نرم‌افزاری که برخلاف اصول اخلاقی و گرایش‌های او فعالیت می‌کردند، اقدام کرده بود.





تاريخ : یک شنبه 11 بهمن 1394برچسب:, | | نویسنده : مقدم |